مادر امیدوار به بهبودی فرزندش لبخندی بر لب دارد ...
شرایط سختی است ... تنها همین امید است که لبخندی را بر لبانش نشانده است ...
... کمی بعد ، کودک جان می سپارد ؛
عاطفه ی مادری اجازه ی باور حقیقت را به او نداده ...
مادر هنوز فراق کودکش را باور نکرده است ...
اما او می داند که این حقیقتی است ... جان سپردن فرزند ... دوری پاره ی تن ...
مادر ، اشک هایش کم کم جاری می شود ... اما او اشکی هم ندارد ... !
گاهى هرچه انسان دعا مىکند ، مستجاب نمىشود. علت چیست؟روایات دینى ، این مشکل را براى ما حل کردهاند. مثلاً در روایات آمده است که اگر شرایط دعا وجود نداشته باشد ، دعا مستجاب نمىشود. بالأخره دعا هم شرایطى دارد.
بزرگان دین فرمودهاند: « کارهاى نشدنى را از خداى متعال نخواهید! » در روایتى آمده است که روزى یکى از اصحاب نبىّ اکرم صلّىاللَّه علیه آله و سلّم در حضور پیغمبر دعا کرد و گفت: « اللّهم لاتحتجنى على أحداً من خلقک » ؛ « خدایا مرا محتاج هیچ آفریدهاى نکن » ؛ « فقال رسول صلّىاللَّه علیه و آله: لا تقولنها کذا ».
« پیغمبر صلّىاللَّه علیه و آله فرمود: اینطور نگو! » « فلیس من احد إلّا و هو محتاج إلى النّاس ». مگر مىشود که یک انسان ، محتاج دیگران نباشد؟ « نگو که خدایا مرا محتاج هیچ کس نکن. این ، خلافِ طبیعت بشرى ، خلافِ سنّت الهى و خلافِ طبعِ نهاده پروردگار در وجودِ انسان است ». چرا مىگویى خدایا مرا محتاج هیچ کس نکن؟ این دعا مستجاب نمىشود.
آن فرد عرض کرد: « یا رسولاللَّه! پس چگونه دعا کنم؟ » فرمود: « قل اللّهم لاتحتجنى على شرار خلقک ». « بگو: خدایا! مرا محتاج اشرار از بندگان خود مکن. مرا نیازمند مردمان شریر مکن. مرا محتاج انسانهاى لئیم مکن. این درست است. این مىشود. این را از خدا بخواه! »
پس اگر چیزى را از خداى متعال طلب کردیم که نشدنى و به خلاف سنّتهاىِ معمولىِ عالم است ، برآورده نمىشود.
آنچه خواندید گلچینی بود از سلسله گفتارها و توصیه های اخلاقی رهبر معظم انقلاب که تحت عنوان « سی روز ، سی گفتار » بر روی سایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له به صورت روزانه منتشر می گردد.
در این شب ها ما را هم از دعای خود بهره مند بفرمایید ... التماس دعا ...
مقصودِ عمومى از دعا ؛ یعنى خواستن و گرفتن از خداوند متعال. ما انسانها نیازهاى زیادى داریم و وجودمان سر تا پا نیاز است. اگر در وجود خودتان دقّت کنید ، مىبینید از تنفّس کردن و غذا خوردن گرفته تا راه رفتن و گوش کردن و دیدن ، همه و همه حاکى از نیاز ما انسانهاست.
یعنى خداى متعال ، مجموعهاى از امکانات و نیروها را در اختیار من و شما قرار داده است که با آنها مىتوانیم زندگى کنیم و همه نیز تحتِ اراده پروردگار است. هر کدام از این نیروها و امکانات کمبود پیدا کند ، انسان دچارِ مشکلِ اساسى در زندگى خود مىشود. مثلاً یک رگ یا یک رشته عصب از کار بیفتد ، یک عضله مشکل پیدا کند ، تا برسد به مسائلِ بیرون از وجودِ انسان یا مسائل روحى یا مسائل اجتماعى.
بشر ، سر تا پا نیاز است. رفع این مشکلات و تأمین این نیازها را از چه کسى باید بخواهیم؟ از خداى متعال که او حاجات ما را مىداند. « و اسئلوا اللَّه من فضله إن اللَّه کان بکلّ شىءٍ علیماً ». خدا مىداند شما چه مىخواهید ، چه لازم دارید و چه چیز از او مىطلبید و سؤال مىکنید. پس از خدا بخواهید.
در جاى دیگر مىفرماید: « و قال ربّکم: ادعونى استجب لکم » پروردگار شما فرموده است: « دعا کنید مرا » یعنى « بخوانید مرا ؛ من به شما جواب مىدهم ». البته این جواب دادن، به معناى برآمدنِ حاجت نیست. مىگوید: « جواب مىدهم و لبیک مىگویم » ؛ استجب لکم. اما این استجابت الهى در بسیارى از موارد با دادنِ حاجت و آن چیزِ مورد درخواست شما همراه است.
پس ، این مطلب اوّل که انسان نیازهایى دارد و رفع این نیازها را باید از خدا بخواهد. باید درِ خانه خدا رفت تا از تضرّع پیش دیگران ، بىنیاز شد...
آنچه در زیر خواهید خواند ، تحلیل کوتاهی است بر اوضاع منطقه و وضعیت بیداری اسلامی از نگاه
مقام معظم رهبری :
« ... اوضاع منطقه درست عکس سیاستهاى قدرتهاى غربى و آمریکا و صهیونیسم بینالملل دارد پیش میرود.
آنها راجع به ایران برنامههائى داشتند؛ درست عکس آنچه که آنها میخواستند، خداى متعال مقدر کرد و پیش آمد. آنها ایران را تحریم کردند، اما بحران اقتصادى گریبان خودشان را گرفت.
آنها فتنهى 88 را براى زمین زدن جمهورى اسلامى تقویت کردند - یا تدارک کردند، یا لااقل پشتیبانى و تقویت کردند - اما نظامها و رژیمهاى وابستهى به خودشان یکى پس از دیگرى زمین خورده یا متزلزل شده.
آنها به عراق و افغانستان حمله کردند، براى اینکه ایران را محاصره کنند - بزرگانشان گفتند که این براى محاصرهى ایران است - اما خودشان محاصره شدند؛ پاشان در گل فرو رفته، به دام افتادند. آنچه که آنها دربارهى ما تدبیر و عمل کردند، خداى متعال عکسش را مقدر کرد و نشد.
واقعاً ابعاد آنچه که در مصر و در تونس و در یمن و در بعضى از مناطق دیگر دارد اتفاق مىافتد، الان قابل محاسبه نیست؛ ابعاد این خیلى عظیم است.
این آوردن نامبارک مصر توى قفس و وارد دادگاه کردن، اصلاً یک حادثهى پرمعناى عجیبى است. مسئله فقط مسئلهى اینکه یک رژیمى رفت یا یک قدرتى رفت و یکى دیگر جایش مىآید، نیست؛ از این خیلى عمیقتر است.
امروز رژیم اشغالگر قدس محاصره است در بین کشورهائى که براى مقابلهى با او انگیزه دارند.
حوادث، حوادث عجیبى است. البته مرتب دارند تلاش میکنند براى اینکه بر امواج بحران در این منطقه سوار شوند و بیدارى را به نحوى کنترل کنند؛ اما نتوانستند و انشاءالله به برکت بیدارى ملتها نخواهند توانست؛ کمااینکه حالا همین شعارهاى اسلامىاى که در مصر داده شد، باز مجدداً خواب اینها را پریشان کرد.
البته من در مورد مسائل لیبى نگرانم.در لیبى، سیاست غرب، سیاست بسیار رذیلانه و موذیانهاى است. اینها از قیام مردم سوءاستفاده کردند.
براى آنها، ماندن و جا پا باز کردن در لیبى خیلى مهم است. اولاً مسئلهى نفت لیبى است که برایشان مهم است، ثانیاً فضاى وسیع این کشور است که میتوانند در جاهاى مختلفش پایگاه بزنند، ثالثاً اشراف بر کشور مصر و کشور تونس؛ دو تا کشور انقلابى.
در شرق لیبى مصر است، در غرب لیبى تونس است؛ علاوه بر اینکه از آنجا میتوانند بر سودان و بر الجزائر و بر همهى کشورهاى این منطقه مسلط باشند. میخواهند آنجا جاپا محکم کنند.
میخواهند زیرساختهاى این کشور را ویران کنند تا بعد اگر راههاى دیگر ممکن نشد، از این طریق خودشان را در لیبى تثبیت کنند. الان دارند زیرساختها را ویران میکنند. به اسم حمایت از مردم، جادهها ویران میشود؛ پالایشگاهها ویران میشود؛ مختصر کارخانجاتى که دارند، ویران میشود. باید اینها ساخته بشود. مردم لیبى خودشان این توانائى را ندارند؛ اینها به بهانهى ساختن، آنجا مىآیند.
من از مسئلهى لیبى نگرانم. »
بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان نظام جمهوری اسلامی - یکشنبه 16 مرداد 1390
متن کامل بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولین نظام
دانلود فایل صوتی بیانات معظم له
من امیدوارم که همه ی ملتهای اسلام که به واسطه ی تبلیغاتی که ، فعالیتهایی که از اجانب شد و اینها را از هم متفرق کردند و مقابل هم قرار داند ، بیدار بشوند و همه با هم بشوند.
یک دولت بزرگ اسلامی ، یک دولت زیر پرچم « لا اله الا الله » تشکیل بدهند و این دولت بر همه ی دنیا غلبه بکند. (1)
حضرت امام خمینی (ره)
1- تبیان دفتر نوزدهم - 1357/12/6