/قسمت 10 آخر/
چه شبی است امشب زینب !
عرش تا بدین پایه فرود آمده است یا زمین زیر پای تو تا جایگاه اوج گرفته است ؟
حسین علیه السلام ، این خطه را با خود تا عرش بالا برده است یا عرش به زیر پیکر حسین سلام الله علیه بال گسترده است؟
که حسین سلام الله علیه خود حّمّله عرش خداست.
این جا کربلاست یا عرش خداست؟!
اگر چه خسته و شکسته ای زینب اما نمازت را ایستاده بخوان! پیش روی خدا منشین!
پروردگارا سلامم را به پیام آوران کربلا برسان
و ای خدا حقیقتا که این تویی که صبری چنین به زینب علیها سلام داده ای
و البته اگر غیر از زینب علیها سلام بود نمی توانست صبر کند بر این عظیم ترین مصیبت عالم که همگی در بیانش عاجزیم....
هزار آینه مبهوت بی شماری تو هزار بادیه مجنون نی سواری تو
هلا که جمع نقیضین بوسه و عطشی ندیده ام لب خشکی به آبداری تو
چه جای نغمه در این روزگار یأس مگر به روی دست تو پرپر نشد قناری تو ؟
هم او که نامه برایت نوشت , با خنجر ببین که آمده از پشت سر به یاری تو
دریغ,کاری از این طبع مرده ساخته نیست به جز شمردن گلزخم های کاری تو
به ما مخند که جای گریستن بر خویش نشسته ایم دمادم به سوگواری تو...
+ منبع نزد نگارنده محفوظ میباشد.