هوا سرد بود و زمین سردتر.
پیرمرد روی زمین سرد کوچه خوابیده بود ،
بی هیچ لباس گرم یا پتویی که از سرمای زمین کم کند ؛
چیزی نداشتم کمکش کنم .
نوجوانی کم کن و سال !
آن شب رختخواب آزارم می داد ،
خوابم نمی برد از فکر پیرمرد.
خوابیدم روی زمین سرد خانه ؛
می خواستم دست کم در رنج و دردش شریک باشم.
سرمای آن شب به درون بدنم راه پیدا کرد و مریض شدم ،
اما روحم شفا پیدا کرد.
چه مریضی لذت بخشی بود... !
به یاد حماسه سازان 8 سال دفاع مقدس به ویژه شهید مصطفی چمران ، نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع و نماینده تهران در مجلس .
بر گفته از : کتاب خدمت از ماست...82 - بهزاد دانشگر - نشر بوستان فدک