از کوچک بودن خواسته هم ابا نداشته باشید. خواستههاى کوچکِ کوچک را هم از خدا بخواهید. در روایت است که حتى بندِ کفش خود را - که چیز خیلى حقیرى است - از خدا بخواهید. روایتى است از امام باقر علیهالصّلاة والسّلام که مىفرماید: « لا تحَّقروا صغیراً من حوائجکم فإنَّ أحبّ المؤمنین إلى اللَّه أسئلهم » ؛ « حاجتهاى کوچک را حقیر نشمارید و از خدا بخواهید ».
خوب ؛ انسان به بند کفش احتیاج دارد ؛ به درِ مغازه مىرود و مىخرد. این هم دعا لازم دارد ؟! بله ! تا احساس کردید که به بند کفش و یا هر چیز دیگرِ به این کوچکى نیاز دارید ، دل را متوجّه خدا کنید و بگویید : « پروردگارا ! این را هم به من برسان ! » رساندنش به چه ترتیب است ؟ به این ترتیب است که پول در جیبم بگذارم ، سرِ کوچه بروم از مغازه بخرم و بعد هم آن را مورد استفاده قرار دهم. به هر حال باید از خدا بخواهید. اگرچه به درِ مغازه رفتید ، پول دادید و بند کفش خریدید اما باز هم آن را خدا به شما داد.
از غیر طریق خدا که چیزى به دست انسان نمىرسد. هرچه به ما مىرسد خدا به ما مىدهد.
چیزى را که خدا مىدهد ، قبلاً باید از خدا بخواهیم. چرا بخواهیم ؟ یکى از عللِ اینکه گفتهاند حاجات کوچک را هم از خدا بخواهید ، این است که به حوائج و عجز و حقارت و تهیدستى خودمان توجّه پیدا کنیم تا ببینیم که چقدر تهیدستیم.
اگر خداى متعال کمک نکند ، امکان ندهد ، نیرو ندهد ، فکر ندهد ، ابتکار ندهد و وسایل را جور نیاورد ، همان بندِ کفش هم به دست ما نخواهد رسید. اگر شما به قصد خریدنِ بند کفش از خانه بیرون آمدید ، در راه جیبتان را زدند یا پولتان گم شد و یا مغازه مورد نظر بسته بود و یا در بین راه حادثه مهمّى پیش آمد که مجبور شدید برگردید ، بند کفش گیرتان نیامده است.
بنابراین هر چیز را از خدا بخواهید ؛ حتّى بند کفش را ، حتّى کوچکترین اشیا را و حتّى قوت روزانه خود را.
بگذارید این منِ دروغینِ عظمت یافته در سینه ما - که مىگوییم « من » و خیال مىکنیم مجمع نیروها ما هستیم - بشکند. این « من » انسانها را بیچاره مىکند. این هم مطلبى در باب دعا که انسان خواستههاى خود را از طریق دعا بهدست آورد...
آنچه خواندید گلچینی بود از سلسله گفتارها و توصیه های اخلاقی رهبر معظم انقلاب که تحت عنوان « سی روز ، سی گفتار » بر روی سایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له به صورت روزانه منتشر گشته است.
ما را هم از دعای خود بهره مند بفرمایید ... التماس دعا ...