سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جهان اسلام

مقتضی وجود اجتماع انسانی پیدایش فتنه است و تا اجتماعی وجود دارد فتنه هم به وجود خواهد آمد . لذا ضرورت آشنایی با فتنه های اجتماعی و راه کارهای مقابله با آن برای سلامت دین و دنیای خود و جامعه ی اسلامی از مهلکات و آسیب های آن انکار ناپذیر است. لذا بر آن شدیم تا خلاصه سلسله درسهای متفکر و فیلسوف اسلامی حضرت آیت الله مصباح دام عزه راجع به واکاوی فتنه را که در دفتر مقام معظم رهبری در شهر مقدس قم ایراد شده است را  به شما عزیزان حق جو تقدیم کنیم . اولین درس در تاریخ 16/10/88  برگزار شده است که خلاصه آن بدین شرح است:

«أَعُوذُ بِاللهِ مِن الشَّیطانِ الرَّجِیم * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏ * الم *أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ»1 در این روزها از فتنه ، فتنه‌های آخر الزمان و از این مقولات زیاد صحبت می‌شود.

یکی از کلیدواژه‌های قرآن کریم و روایات، از جمله نهج‌البلاغه، همین واژه فتنه و مشتقات آن است. شاید در قرآن کریم این مادّه در حدود 60 مورد و در نهج‌البلاغه حدود 80 مورد به کار رفته باشد. جا دارد که بحث جامعی در این زمینه انجام بگیرد. مفهوم فتنه ترتیب منطقی بحث اقتضا می‌کند که اول در باره مفهوم فتنه صحبت کنیم. اصلاً فتنه به چه معناست؟ موارد کاربرد آن کدام است؟ و چرا این واژه به کار رفته است؟

به هر حال محور اول مبادی تصوری بحث است. در قرآن کریم واژة فتنه در موارد مختلفی ذکر شده است که مورد استعمال آنها شباهت کمی به همدیگر دارند، و عملاً حکم مشترک لفظی را دارند. حسّی‌ترین معنایی که برای فتنه در خود قرآن کریم استعمال شده است در آیه شریفه: «یَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ یُفْتَنُون»6 ‏است: یعنی به عنوان عذاب انسان‌هایی روی آتش گداخته می‌شوند. فَتَنَ در این‌جا یعنی داغ کردن و سوزاندن. وقتی طلا را در آتش ذوب می‌کنند، می‌گویند: فتن الذهب، یعنی طلا را روی آتش آب کردند. از این جهت می‌توان گفت: اوّلین باری که فتن وضع شده برای همین داغ کردن وضع شده است.

این داغ کردن یک لوازم و آثاری دارد. به مناسبت این آثار و لوازم، اول مجازاً و بعدها به صورت منقول، لفظ «فتن» را در معانی دیگری استعمال کردند. معمولاً وقتی چیزی را روی آتش داغ می‌کنند، حرکتی اضطرابی در آن پیدا می‌شود. لذا بعدها «فتن» را در مورد اضطرابات به کار بردند. اضطراب گاهی اضطراب شخصی است که یک حالت روانی برای آدم پیدا می‌شود. گاهی اضطرابات اجتماعی است. جامعه متزلزل و مضطرب می‌شود.

تدریجاً فتنه معانی جدیدی پیدا کرده و بعد در مورد بلاهایی که برای آدم پیش می‌آید و حال آدم را متغیر و مضطرب می‌کند به کار رفته است. لازمه امتحان کردن یک حالت اضطراب است؛ از این جهت به امتحان هم فتنه گفته شده است. در همین آیه شریفه اول سوره روم می‌فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَْکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ» یعنی آیا مردم می‌پندارند که وقتی می‌گویند ما ایمان آوردیم، ما همین طور از آن‌ها قبول می‌کنیم و کار تمام می‌شود و دیگر امتحان نمی‌شوند؟ «وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم ...»: ما همه پیشینیان را امتحان کردیم شما را هم امتحان خواهیم کرد. در اینجا فتنه به معنای امتحان است. می‌توان چنین تصوّر کرد که اصل آن واژه به معنی...

 

ادامه مطلب...

ارسال شده در توسط

سال 1359 زمانی که اختلافات بین بنی صدر و شهید رجایی تشدید شده بود آقای سید حسین خمینی نوه حضرت امام خمینی (قدس سره) و فرزند حاج آقا مصطفی در مشهد به نفع بنی صدر سخنرانی می کند. مردم که از سخنان او در دفاع از بنی صدر خائن خشمگین می شوند به او حمله می آورند و قصد زدن سید حسین خمینی را می کنند و او که مسلح بوده و سلاح کمری داشته ، دست به سلاح کمری اش می برد ؛ بچه های کمیته جلوی او را می گیرند و می برندش در یک اتاق دیگر.

از همانجا مسئولین کمیته تماس می گیرند با دفتر حضرت امام(ره). به امام پیغام داده می شود که آقای سید حسین خمینی نوه شما در مشهد از بنی صدر دفاع کرده ؛ مردم به او هجوم آوردند و او دست به اسلحه برده ، ما چه کار کنیم. حضرت امام (ره) به مرحوم آیت الله اشراقی (داماد امام) می فرمایند که به مسئولین کمیته مشهد پیغام دهید که سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند.

آقای اشراقی به دفتر می آید و از طریق آقای رحمانی که بعدها نماینده حضرت امام (ره) در نیروی انتظامی شدند ، از طریق ایشان به بچه های کمیته پیغام می دهند. ولی بخش دوم پیام امام را آقای اشراقی نمی دهد و فقط می گوید حضرت امام (ره) گفته اند آقای سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود. وقتی ایشان پیش حضرت امام  (ره) برمی گردد ، امام می پرسند شما دستور من را ابلاغ کردی ؛ ایشان می گوید بله. امام گفتند آقای اشراقی کامل ابلاغ کردی؟ آقای اشراقی که نمی توانسته دروغ بگوید می گوید نه ، حضرت امام ، من قسمت دومش را نگفتم. امام به آقای اشراقی می فرمایند بر می گردی مجدد تلفن می زنی و هر دو قسمت پیام من را می دهید: سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود اگر دست به سلاحش زد با تیر بزنید . (روزنامه جمهوری اسلامی 78/6/10 به نقل از سید حمید روحانی)

بعد از این جریان حضرت امام (ره) نامه ای بدین مضمون برای سید حسین می نویسند و او را از دخالت در امور سیاسی منع می کنند :

بسمه تعالى.

پسرم، حسین خمینى! جوانى براى همه خطرهایى دارد که پس از گذشت ایام ، انسان متوجه مى‏شود. من میل دارم کسانى که به من مربوط هستند در این کورانهاى سیاسى وارد نشوند. من امید دارم که شما مجاهدت در تحصیل علوم اسلامى ، با تعهد به اخلاق اسلامى و مهار کردن نفس امارة بالسوء ، براى آتیه مورد استفاده واقع شوى. من علاوه بر نصیحت پدرى پیر ، به شما امر شرعى مى‏کنم که در این بازیهاى سیاسى وارد نشوى و واجب شرعى است که از این برخوردها احتراز کنى. من به شما امر مى‏کنم که به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش به تحصیل علوم اسلامى- انسانى بپرداز. از خداوند تعالى توفیق شما و همه محصلین را خواستارم.

9 رجب 1401  - 1360/2/24
روح الله الموسوى الخمینى.

(صحیفه امام ج 14 ص 345)

و اما بعد از گذشت 21 سال از رحلت هادی امت ، حضرت امام خمینی (ره) در مراسم سالگرد ایشان در میان سخنرانی نوه دیگر ایشان باز شعار " نواده روح الله سید حسن نصرالله " سر داده شد.

شعاری که در پی عملکرد سید حسن خمینی در حوادث پس از انتخابات از گلوی دو میلیون عاشق حضرت امام (ره) به گوش سید حسن رسید. گرچه ایشان این تعداد جمعیت را « برخی اندک » خطاب کرد.
چنین اتفاقی چندان هم دور از انتظار نبود . این جریان نتیجه همان عکس یادگاری گرفتن ها با خائنین به نظام و انقلاب بود. نتیجه عمل نکردن به وصیت حضرت امام (ره) و مرحوم حاج احمد آقا. شعار "بصیرت حاج احمد هدیه به بستگانش" نتیجه بی بصیرتی منسوبین حضرت امام (ره) در جریان فتنه بود.

این واکنش و وقایع شبیه به آن در حال و گذشته از سوی مردم این مطلب را می رساند که معیار محبوبیت و مقبولیت افراد نزد مردم ، عمل آنهاست. معیار مردم ، دفاع از ارزشهای آنهاست. فرقی نمی کند فرزند حضرت امام (ره) باشی یا نه ، یا اینکه شعار پیروی از خط امام می دهی یا نه.

سوال اینجاست که اگر امام زنده بودند ، چه واکنشی نسبت به رفتارهای سیاسی خانواده خود نشان می دادند؟؟

 

نوشته شده در : 16 خرداد 1389


ارسال شده در توسط

در فضای مجازی داشتم می گشتم که چشمم افتاد به یه عکس و بسیار متعجب شدم. عکس ، نوه ی حضرت امام (ره) بود کنار کسانی که افکار پدربزرگش را تاریخ گذشته میدونند و گفتند: به درد موزه میخوره ، به تموم آرمان ها و ارزشهای اون پشت کردند و مقامی رو که حضرت امام (ره) ضد دیکتاتوری می دونستند ، دیکتاتوری قلمداد کردند. کنار کسانی که فتنه ای به پا کردند که کوچکترین چیزی که تو آتیش اون سوخت عکس پدربزرگش بود.

سران فتنه در عروسی پسر میردامادی

[عکس مربوط است به مراسم عروسی پسر محسن میردامادی به همراه سران مطرود فتنه 1388]

البته این اولین باری نبود که از دیدارها و نامه ها و اعتراضهای این آقازاده متعجب می شدم ، قبلا هم به خاطر اینکه هیچ اعتراضی در مقابل اهانت به عکس حضرت امام (ره) نکرد و اون کار رو به گردن ستاد مشترک انداخته بود ، یا اون دفعه که به پخش مستند شاخص اعتراض کرده بود.

واقعا چرا این آقا که به خاطر انتساب به حضرت امام (ره) ، قابل احترام هستش ، با آدمایی دم خوره که دشمن اصولی هستند که حضرت امام (ره) به خاطر اونها انقلاب کرد یعنی ولایت فقیه و قانون .

انگار این فضای مجازی خیلی هم مجازی نیست یه حقایقی هم توش پیدا میشه، نه؟!

 

نوشته شده در : 6 خرداد 1389


ارسال شده در توسط
<      1   2   3