سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جهان اسلام

اسود بن حنظله

در حمله ای که بعد از شهادت سیدالشهدا (سلام الله علیه) به پیکر مطهر ایشان شد ، بنا بر برخی نقل ها ، او شمشیر حضرت را برداشت. (البته این شمشیر ، شمشیر ذوالفقار نبوده)

مختار او را هم سوزاند...(1)



ام هجام

سپاهیان ابن زیاد که کاروان اسرا را در کوچه پس کوچه های کوفه عبور می دادند ، زنی به نام ام هجام از پشت بام خانه اش شاهد آن منظره بود.

او تا چشمش به سر مبارک سیدالشهدا (سلام الله علیه) روی نیزه افتاد ، شروع کرد به گستاخی و اهانت به ایشان.

حضرت زینب (س) به محض آنکه صدای او را شنیدند او را نفرین کردند.

ام هجام همان لحظه از پشت بام افتاد و هلاک شد...






1-  المناقب ، ج 4 ، ص 111  -  لهوف ، ص 179 و 180


+ منبع نزد نگارنده محفوظ می باشد.


ارسال شده در توسط یک مسلمان
اسماء بن خارجه

او یکی از افرادی بود که در شهادت مسلم بن عقیل نقش داشت.

مختار با عباراتی مسجع قسم خورده بود که خانه ی او را آتش بزند.
جمله ی مختار به گوش اسماء رسید و با طعنه گفت : « اینجا (خانه من) که جای سجع نبود. »

اسما از خانه اش به بیابان گریخت.

مختار خانه ی او و عمو زادگانش را ویران ساخت... (1)




اسود اوسی

او در حمله ی پس از شهادت سیدالشهدا (سلام الله علیها) به پیکر ایشان ، نعلین حضرت را دزدید.

مختار هم او را پس از دستگیری در آتش سوزاند... (2)






1-  مقتل الحسین (ع) خوارزمی ، ج 2 ، ص 224  -  بحارالانوار ، ج 45 ، ص 377
2-  المناقب ، ج 4 ، ص 111


+ منبع نزد نگارنده محفوظ می باشد.

ارسال شده در توسط یک مسلمان
اسحاق بن حوبه / حویه / حوی / حنوه / حیوه حضرمی


پس از شهادت سیدالشهدا (سلام الله علیه) ، عمر سعد (لعنت الله علیه) از سپاهیانش پرسید که چند نفر حاضرند سواره بر پیکر آن حضرت بتازند ، 10 نفر که همگی زنا زاده بودند (1)  برای این رفتار وحشیانه داوطلب شدند.

یکی از آنان اسحاق بن حوبه حضرمی بود (2).

او که در برابر ابن زیاد (لعنت الله علیه) با افتخار ماجرای این گستاخی را تعریف کرده و از او جایزه گرفته (3) ؛  پیراهن امام (ع) را از تن مبارکشان در آورده است (4).

اسحاق به محض آنکه پیراهن امام (ع) را بر تن کرد ، مبتلا به پیسی شد و تمام موهایش ریخت (5).


مختار که قسم خورده بود به سرعت انتقام خون سیدالشهدا (سلام الله علیه) را بگیرد با سپاهیانش ، قبل از دیگران به سراغ این 10 نفر رفته و آنها را دستگیر می کند (6).

مختار دستور می دهد ، آنان را که به شکستن دنده های سیدالشهدا (سلام الله علیه) با سم اسبانشان ، افتخار می کردند ؛ به پشت خوابانده و با میخهای آهنین دست و پایشان را به زمین بچسبانند.
سپس سپاهیان را گفت که به مانند خودشان آنقدر با اسبانشان بر آنان بتازند که اعضای بدنشان از هم گسیخته گردد.

پس از آن هم مختار دستور داد جنازه های آنان را سوزاندند (7)...







1-  لهوف ، ص 182 و 183  -  مثیر الاحزان ، ص 79
2-  فخری منتخب طریحی ، ج 2 ، ص 456  -  حاشیه وقعه الطف ، ص 258  -  مقتل الحسین (ع) ، ص 202  -  المناقب ، ص 337
3-  لهوف ، ص 182 و 183
4-  لهوف ، ص 178  -  الثاقب فی المناقب ، ص 337
5-  لهوف ، ص 178  -  مثیر الاحزان ، ص 76  -  الثاقب فی المناقب ، ص 337
6-  مدینه المعاجز ، ج 4 ، ص 90
7- بحارالانوار ، ج 45 ، ص 374  -  مدینه المعاجز ، ج 4 ، ص 90  -  مثیر الاحزان ، ص 79


+ منبع نزد نگارنده محفوظ می باشد.

ارسال شده در توسط یک مسلمان

محرم ، عزاداری امام حسین (ع)


دریای دل،

خون خدا،

افتخار زمین بر آسمان،


ترانه آزادگی،

مناجات‏های سجادیه،

سقای عشق،

فرزند عشق،

 

همه و همه در سایه امام عشق می‏وزند؛

 

آری؛ دارد حسین می‏وزد...

 

 

 

 

 


برگرفته از اینجا


ارسال شده در توسط یک مسلمان

ابوالحسن لیثی گوید : در مجلسی که دوستان و شیعیان امام صادق (علیه السلام) جمع بودند ، آن حضرت فرمودند :

آیا می شناسید روزی را که خداوند به واسطه ی آن ، بنای اسلام را محکم و جلوه و نور دین خود را آشکار کرد و آن را برای ما و دوستان و شیعیان ما قرار داد ؟

حضّار گفتند : خدا و رسول و فرزند پیامبرش آگاهند ، ای مولای ما آیا روز عید فط است ؟

فرمودند : نه .

حضّار گفتند : روز عید قربان است ؟

حضرت فرمودند : نه ، گر چه این دو ، روز های با عظمت و شریفی است ؛  اما روز جلوه ی و نور اسلام از آن دو شریفتر است و آن ، روز 18 ذی الحجة است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) از حجة الوداع باز می گشت و به غدیر خم رسید ( و علی علیه السلام را به وصایت و جانشینی خود منصوب کرد )... (1)





1- الغدیر  ج 1 / 287






منبع :  کتاب  کوثر غدیر  -  مرتضی مهدوی یگانه

 

 

نوشته شده در : 2 آذر 1389


ارسال شده در توسط یک مسلمان
<      1   2   3   4   5   >>   >